عبدالکریم عزیززاده
« اَقِمِ الصَلاة لِذِکْری »
پس از اینکه اهمیت و جایگاه نماز را دانستیم لازم است برای اقامة هر چه صحیحتر آن تمام مقدمات را فراهم سازیم تا در نهایت بتوانیم نماز را به صحنة عمل و میدان زندگی کشانده و از منفعت و سودی که قرار است عائد بندگان شود، بهرهمند گردیم.
انسان ترکیبی از روح و جسم است.
همانگونه که قرآن بیان میکند، انسان مخلوقی دو بُعدی است، ترکیبی از جسم و روح و ماده و معناست یعنی پس از اینکه خداوند ظاهر او را از گِل آفرید و آراسته نمود، در آن کالبد خشک و بیحرکت مخلوقی به نام روح دمید «فأذا سَوّیتُهُ و نَفَخْتُ فیه من روحی: آنگاه که او را آراسته و پیراسته کردیم، از روح متعلق به خود در آن دمیدیم» 29 حجرلذا انسانها که ذرّیة آدمند، ترکیبی از روح و جسماند.
روح همانند جسم احتیاج به تغذیه دارد.
با دمیدن روح در جسم آدمی، نفس انسان شکل میگیرد و دارای دو ویژگی بارز و دو خصوصیت ممتاز میگردد. که یکی قوة تمیز حق از باطل و دیگری آزادی انتخاب راه زندگی است و این دو مسئله وجه تمایز انسان با بقیه موجودات است و روح زمانی سرزنده و سلامت و شاداب خواهد بود که این دو ویژگی تقویت گردند که تقویت آنها به تغذیه روح وابسته و با آن گره خورده است.
گفتیم انسان دارای بُعد مادی است و از همان ماده و خاک تغذیه میکند و نیازهایش را برآورده میسازد. در هنگام بیماری نیز دست به دامان همان خاک خواهد شد و این یک سنت الهی است. اما بُعد دیگر انسان که روح است، سنخیتی با ماده ندارد یعنی تغذیه آن یا دوای دردهایش بدون واسطه از ذاتی که خالق هستی است و مافوق ماده است، دریافت میشود. بر این اساس روح انسان نیاز شدید و مبرم دارد به اینکه به طور مستقیم و دائمی با خداوند ارتباط برقررا نماید و از آن کانال و مسیر خود را تغذیه کند تا بتواند به حیات خویش ادامه دهد.
تغذیه روح یادخداست و آرامش او در گرو ذکر اوست (الا بذِکرِ الله تطمئن القُـلوب) و بهترین مسیر ارتباط و ذکر خالق نماز است که خداوند به پیامبران دستور داده آن را به نحو احسن اقامه کنند و با همان کیفیت به امت خویش آموزش دهند که کاملترین و مدرنترین شکل اقامه نماز، در قالب جملات مختصر و پرمعنا و حرکاتی منظم و زیبا از طرف خداوند بر محمد (ص) ارزانی شده است.
ارزش واقعی به روح است، نه به جسم: موضوعی که در این رابطه در قرآن مطرح است، برتری روح بر جسم و بزرگنمائی واقعی بُعد روحی انسان است. خداوند بعد از دمیدن روح درکالبد آدم جملة «فتبارَکَ اللهُ احسنُ الخالقین» در شأن خود بیان فرمود و بعد از این مرحله از تکامل انسان ملائکه و ابلیس را به سجدة تعظیم در برابر آدم دستور داد. با عطا کردن روح وجود و کیان انسان را مبارک گردانید و ارزشمند ساخت و بر اکثر مخلوقات برتری بخشید. روحی که عظمت و تشریفش تا جایی است که خداوند آن را به خود اضافه نموده و میگوید : « مِن روحی »
اگر میگوئیم ارزش بُعد مادی در برابر بُعد روحی اندک است، به این خاطر میباشد که خداوند زمانی که میخواهد انسان را مذمت کند و غرور او را درهم شکند، این مطلب را بر زبان پیامبر (ص) جاری میسازد: «کُلُکم من آدم و آدمٌ مِن تراب» یعنی همه شما از آدمید و آدم هم از خاک خلق شده است، در اینجا میخواهد خلقت اولیه انسان را که گِلی ناچیز است، به او یادآور شود.
با فرا رسیدن مرگ، جسد آدمی متلاشی و به ذرات خاک تبدیل میشود و فراموش میگردد، اما تمام روحها به سوی خدا برمیگردند ودر عالمی مخصوص به خود که برزخ است بسر میبرند و هر یک به تناسب میزان پاکی یا ناپاکی، در خوشی و سعادت یا بدبختی و شقاوت زندگی را ادامه میدهد.
در خلایق روحهای پاک هست
روحهای تیره و گلناک هست
این صدفها نیست در یک مرتبه
در یکی دُرّ است در دیگر شبه
واجب است اظهار این نیک و تباه
همچنان اظهار گندمها ز کاه
دستور اسلام برای زندگی این است که انسان باید به پرورش هر دو جنبه (روح و جسم) بپردازد و برای تغذیه و پرورش آن نیز برنامه شامل و کامل فرستاده است اما با توجه به اینکه زندگی انسان روی محور روح او میچرخد و سرانجام و آخرت او در جهت پرورش روح رقم میخورد، بیشتر آن را متذکر شده و دستور داده انسانها بیشتر در فکر سلامتی او برآیند. بسی جای تأسف است که اکثر انسانها و حتی بعضی از مسلمانان این مهم را فراموش نموده و تمام هم و غم آنها دنیا و دنیاپرستی شده است و نتیجه آن را هم دیدهایم که جز ناراحتیهای روانی و جسمی، افسردگی، فساد اجتماعی نمیباشد.
«وَ مَن اعْرَض عن ذکری فأنَّ لَهُ مَعیشةً ضنکا » طه 20 هر کس از ذکر و یاد ما روی گردان شود، دارای زندگی سخت و ناخوشی خواهد بود. الله اکبر و لله الحمد
نظرات